سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشیدن همانند دیدن نیست ، چه بود که دیده‏ها چیزى را چنانکه نیست نشان دهد ، لیکن خرد با کسى که از آن نصیحت خواهد خیانت نکند . [نهج البلاغه]

عصرانه

 
 
ادبیات سیاسی چیست ؟(جمعه 86 آبان 25 ساعت 2:50 صبح )

متفکرین مشروطه در تعریف ادبیات سیاسی چنین تعبیراتی دارند:«منظور از ادبیات سیاسی ، آنچنان ادبیاتی است که به صورت حکومت و اشرافیت پنجه می کشد و تمام مظاهر معنوی آنها را به باد حمله می گیرد.» (محمد مؤمنی، ص27     )                                                     


«نظم و نثر وسیله ای برای تنویر افکار عموم است و به نوعی هر نوشته با ارزش دارای ارزش سیاسی است»(همان ص28) اما تنها این ویژگی ها نیست که ادبیات سیاسی را می سازد بلکه اصول جدیدی هم برای این ادبیات نورسیده پیشنهاد می شود . میرزا آقا خان می گوید:« شعر عبارتست از ساختن و پرداختن عبارات پر معنی خوش اسلوب با وضع مطلوب و مؤثر در تشریح حالت ملتی ، یا در تشبیه مثل واقعی و مجسم ساختن حالات مخفیه و مناسبات معنویه ی اشیاء و رنگ تناسب به آنها دادن به طوری که در نفوس تأثیرات عجیب بخشد .شاعر نه آنست که اشیاء و حقایق را بر خلاف واقع ترسیم نماید و مبالغه گویی را چندان از حد بگذراند که معنی زائل گردد. شاعر باید اوصاف طبیعت را طوری تصویر کند که از نظر خواننده اخلاق و آداب یک ملتی مجسم شود ...» ( همان ص35 )                                                


میرزا فتحعلی آخوند زاده نیز معتقد به انتقاد است :«به هر چه که دست می زنی ایجاب می کند که از آن انتقاد شود. ( همان ص32 )و« پرده پوشی و مدارا خلاف اصل انتقاد است » ( همان ص 49     )                                            


اصولی که میرزا آقا خان تعریف می کند تفاوت کلی دارد با آنچه نظامی عروضی در چهار مقاله می گوید . در اینجا سخن از واقعیت است و نفی مبالغه گویی و در آنجا «معنی خرد را بزرگ گردانیدن و معنی بزرگ را خرد و نیکو را در خلعت زشت و زشت را در خلعت نیکو نمایاندن »( نظامی عروضی ص42) است و معلوم است که با تغییر ذائقه ی ادبی ، اهداف و اصول نیز متحول می شود.


 


تفاوت ادبیات دوره ی مشروطه با دوره ی پیشین


ادبیات مشروطه در جریان جدال با ادبیات کهنه سکل و جان می گیرد و به همین دلیل هم از نظر شکل و هم محتوا نو و سنت شکن است . متفکرین مشروطه اصرار دارند که کلام را از قصر های باشکوه اشرافی بیرون بیاورند و به خدمت مردم کوچه و بازار بگمارند .« هدف اشعار در این دوره بیداری مردم و انگیختن احساسات ملی و میهنی و ترویج آزادی های فردی و اجتماعی و طرد خرافات و اندیشه های سست و ناروا پیکار با بیگانه و بیگانه خواهی انتقاد سخت و بی رحم از نابسامانی ها و آشنا کردن مردم به حدود و حقوق انسانی آنهاست .»( عبد الکریم ذاکر حسن ص 41)


بر اساس این هدف مسائل تازه ای در ادبیات مطرح گردید که پیش از آن سابقه نداشت ؛


مانند مسائل سیاسی و اجتماعی ، مسخره کردن نظام موجود ، آزادی خواهی،وطن دوستی و...که گاه موجب عوض شدن فرم شعر و حتی وزن و قافیه گردید . نخستین پیامد تجدد ادبی ، رواج انواع قالب های غیر مرسوم شعری بود از قبیل انواع مربع
، مخمس و مستزاد . ایرج میرزا در این مورد چنین سروده است:


در  تجدید   و  تجدد   وا   شد                        ادبیا ت  شلم  شوربا   شد


می کنم قافیه ها را پس و پیش                       تا شوم نابغه ی دوره ی خویش»


                                                                        ( محمد جعفرمحجوب ص122  )                                               


در ادبیات مشروطه دو جنبه اساسی به چشم می خورد : یکی نقد ادبیات گذشته و یکی طرح ادبیات نو، زین العابدین مراغه ای می گوید "« این ایام نه آن زمان است که ارباب قلم و افکار ، اوقات خود را صرف خولیا و افسانه های واهی و اراجیف بی معنی مثل گذشتگان صرف نمایند که جز موهوم ، چیزی حاصلشان نخواهد بود »(محمد مؤمنی ص 56)


  در شعر زمان مشروطه قصیده که پیش ازاین دوران وسیله ی مدح ووصف بود وسیله بیان احساسات ملی و انتقادهای سیاسی واجتماعی شد. غزل در ادبیات سبک مشروطه وسیله ی تحریک افکار عمومی وترویج اندیشه ی آزادیخواهی ومیهن دوستی وبیان مطالب سیاسی گردید.» ( عبد الکریم ذاکر حسن ص 50 )                                               


در جریان این تجددخواهی به قول عارف ، شلم شوربایی ادبیات ، اصلاحات کوچه بازاری جالبی وارد شعر ونثر شد که نه تنها موجب رکورد ادبیات نشد بلکه آن را گسترش داد به طوری که متعلق به یک قشر خاص نباشد واین به نظر من ویژگی مهمی است چرا که شاید هیچ عاملی ، به اندازه ی شعرهای عامیانه اشرف الدین گیلانی وهمکاران اوکه لحن کوچه بازاری داشتند ، دربرانگیختن مردم موفق نبوده است جنگ وجدالهای سیاسی داخل روزنامه ها وکتابها تنها مربوط به کسانی بود که کوره سوادی داشته وازسیاست وبازیهای آن سردر می آ وردند اما تنها چیزی که می توانست در بین بقال وقصاب ودوره گرد وحتی بانوان اثر داشته باشد ونفوذ کند ، شعری بود که به زبان خود آنها سروده شود ودر عین حال ، آ گاهی سیاسی واجتماعی هم بدهد .


اصطلاحاتی مثل «ددر رفتن » در این شعر اشرف الدین گیلانی :« مشروطه واستبداد هر دوبه ددر رفتند »(-حجت اله اصیل ص 179 )


 بسیار عامیانه است اما این شعر ، سیاسی است ونمی توان ارزش آن رانادیده گرفت وهمچنین در شعری دیگر با عنوان « قاطی واطی »(همان 169) مسائل اجتماعی وگرانی اجناس ، شکایت ازنبود آزادی بیان ، ضعف سیستم اداری رابه گونه ای طنزوار بیان می کند . که همه در هاله ای ازمسخرگی قرار گرفته است ودر عین  حال ، آهنگ شاد جذابی دارد.


در زمینه نثر نیز می توان ازآثار دهخدا درتحت عنوان « چرند وپرند » نام برد که در تاریخ ایران بی سابقه است هرچند نثر به اندازه ی شعر تاثیر گزار نیست اما این نوشته ها ازجهت عامیانه بودن وذکر نکات سیاسی واجتماعی در ردیف اشعار طنز سیاسی قرار می گیرد .




 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:2  بازدید

مجموع بازدیدها: 5846  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «